hamsaz

هنر,احساس,شعر,موسیقی,زبان,متن.جهانی به جنس انسانیت.


امیر خسرو دهلوی

 حکیم ابوالحسن یَمین‌الدین بن سیف‌الدین محمود معروف به امیر خسرو دهلوی شاعر پارسی گوی در سال 651هجری در پتیالی واقع در هندوستان متولد شد.او یکی از دو شاعر مهم اوایل قرن هشتم است که سایر سخنوران پارسی‌گوی هند را تحت‌الشعاع قرار دادند و در ادوار بعد هم نفوذی دامنه‌دار در میان شعرای ایران و هند داشتند. آن دو امیرخسرو، و حسن دهلوی(زادهٔ ۶۴۹ – درگذشتهٔ ۷۳۷ هجری قمری) بودند.
امیرخسرو به زبان‌های فارسی، عربی، ترکی و سانسکریت چیرگی داشت و به سعدی هند معروف بود وی در اوایل حال به «سلطانی» سپس به «طوطی» تخلص می‌کرد.

                                               
خسرو از نژادترک‌ و هندی بود و کلمات ترکی و هندی در شعر او بسیار بود.امیرخسرو مانند پدرش که سمت امیرالامرایی داشت در دربار بزرگی و سروری یافته بود و زمانی در درگاه جلال الدین فیروزشاه جای داشت و لقب امیری گرفت.می‌توان سبک وی را(( طلیعهٔ سبک هندی)) به شمار آورد.
 

شاعران فراوانی از سبک و شیوه و به‌خصوص ابداعات و نوآوری‌های امیرخسرو پیروی کرده‌اند. در میان شعرای ایران نیز نفوذ داشته و بسیاری از آن‌ها مخصوصاً در حکایات و مثنویات عشق‌انگیز سبک او را تقلید کرده‌اند. با توجه به بعضی از غزل‌های حافظ، مشخص می‌شود که وی با اشعار و غزلیات خسرو آشنایی داشته و تا حدی تحت تأثیر او بوده‌است. آورده‌اند که جامی بیش از دیگر شاعران ایرانی، با امیرخسرو دهلوی و آثار او انس و الفت داشته و «همیشه آرزوی جامی آن بوده‌است که به پای او برسد. وی از موسیقی نیز بهرمند بوده و از موسیقیدانان مشهور زمان خود به شمار می‌رفته است.امیر خسرو دهلوی در سال 725 هجری در دهلی در گذشت.

آثار وی شامل:

دیوان اشعار امیرخسرو مشتمل بر پنج قسمت است:

  • تحفةالصغر
  • وسط‌الحیوة
  • غرةالکمال
  • بقیهٔ نقیه
  • نهایةالکمال

امیرخسرو به نظامی گنجوی اعتقادی تام داشت و به تقلید او خمسه‌ای ساخته‌است:

  • مطلع‌الانوار: بر وزن و شیوه مخزن‌الأسرار
  • خسرو و شیرین
  • مجنون و لیلی
  • آیینه اسکندری: بر وزن و شیوه اسکندرنامه
  • هشت بهشت: به تقلید از هفت پیکر

امیرخسرو دارای تصنیف‌ها و منظومه‌های دیگری نیز به شرح زیر است:

  • قران‌السعدین
  • نه سپهر
  • مفتاح‌الفتوح
  • مثنوی خضرخان و دولرانی: عشق‌های خضرخان پسر علاءالدین با دولرانی دختر امیر گجرات

اشعار زیر را هم بدو نسبت داده‌اند:

  • قصیده شکوائیه
  • ماتم غم
  • آینه‌داری دل

»»»»»
اشعار:

قدری بخند و ازرخ قمری نمای ما را!   سخنی بگوی و از لب شکری نمای مارا
سخنی چو گوهر تر صدف لب تو دارد   سخن صدف رها کن گهری نمای مارا
منم اندرین تمنا که بینم ازتو مویی   چو صبا خرامش کن کمری نمای مارا
ز خیال طره‌ی تو چو شب ! ست روز عمرم   بکر شمه خنده‌یی زن سحرنمای مارا
بزبان خویش گفتی که گذر کنم بکویت   مگذر ز گفته‌ی خود گذری مای ما را
چو منت هزار عاشق بودای صنم ولیکن   بهمه جان چو خسرو دگری نمای مارا

»»»»»
 

ای باد برقع برفگن آن روی آتش‌ناک را   وی دیده گر صفرا کنم آبی بزن این خاک را
ریزی تو خون برآستان من شویم از اشک روان   که آلوده دیده چون توان آن آستان پاک را
زان غمزه عزم کین مکن تاراج عقل و دین مکن   تاراج دین تلقین مکن آن هندوی بی باک را
تا شمع حسن افروختی پروانه وارم سوختی   پرده دری آموختی آن امن صد چاک را
جانم چو رفت از تن برون و صلم چه کار آید کنون   این زهر بگذشت از فسون ضایع مکن تریاک را
گویی بر آمد گاه خواب اندر دل شب آفتاب   آندم کز آه صبح تاب آتش زنم افلاک را
خسرو کدامین خس بود کز شور عشق از پس بود   یک ذره آتش بس بود صد خرمن خاشاک را

منابع: jasjoo.comسایت گنجور و با تخلص از ویکی پدیا

نويسنده: یونس | تاريخ: برچسب:امیر خسرو دهلوی,مطلع‌الانوار,خسرو و شیرین,مجنون و لیلی,آیینه اسکندری,هشت بهشت,قصیده شکوائیه,هشت,قران‌السعدین,, | موضوع: <-PostCategory-> |